تمومید !


بروبچه های سوم ادبیات

خاطرات.شیرین کاریای ما

سلام بچها ی گل سوم متون(ادبیات)حالا اگه مژده بود

میگفت (با عصبانیت)زکیــــــــــــــه سوم ادبیات متون زشته

امروز امتحان جامعه رو دادیم و

 از

-شر هرچی امتحان نهایی

-استراسای خانم ملک زاده(مریم ف در سو گوش بده)

-حرص خوردنای خانم ابتهاج فر

(مریم ف شما باز درس نخوندی،خانم زهرا ع گوش بده)

-لغو امتحان ریاضی که تا4هفته لغوید آخرشم نذاشتیم بگیره

 -وقت تلف کردن سر شکرالهی (جغرافی)

-نامدار گفتن من و زهرا و آرامش دادن خانوم نامداری(عربی)

 -نا امید کردن اول سال خانم کاظمی(زبان فارسی)

 -حرفهای رکیک خانوم......که خودتون

بیشتر میدونید(اینقدر شما بیشعورید)

-گوشی آووردن چندتا بچه ها

-دعوای خانوم...... با الهام

-دعوت شدن بچه ها به دفتر خانوم

فقهی(مدیر)که سر زنگ خانم چمی بود

-اونوقتی که تو امتحانا خانوم فقهی

میخواست گوشیمو بگیره

-دعواهای مژده و اکرم تو اوایل سال

-شیرینی زهرا علایی تو روز تولد علیرضا از قلم نباید بیوفته که چقد خوش گذشت

-سفره هفت سینمون که به نظرم از

همه کلاسا قشنگترو شیک تر بود

-دست زدنای خانوم چوپانی و ترکیدن

بادکنک سر کلاسش

-عطر خوش آقای بوقی که سر جلسه امتحان

حرص زینب و زهرا ع رو در آوورده بود

-گیر دادنای خانوم سجادی

-بچهای گله سوم ریاضی که ما واقعا

عاشقشونیم مخصوصا خانوم حمیدی

-پاره کردن کتابای تاریخ توسط دانش اموزان

بی شخصیت تجربی و ریاضی و گریه افتادن مژده

تا......................

خیلی چیزای دیگه که اگه بازم بچها شما

یادتون افتاد بنویسید

از همه اینا راحت شدیم و تنها

خاطرشون مونده و کلی خنده هرچند

سال دیگه ام در خدمت مدرسه اییم

ولی امسالو سال استرس رو گذروندیم

(حالا چقدم ما استرس داشتیم نه؟!)

راسی این دانش آموزه مثه من تو آخرای سال و استاد خواب مریم ف نیس؟!

نویسنده:زکیه



نظرات شما عزیزان:

مهتاب جونتون
ساعت19:18---26 خرداد 1390
واقعا دستشون درد نکنه. .
این بوی اتکلان چوپانی رو یادت رفت واون سردرد رضوان..
.این ناخن دیدن های سجادی وخاکی.
این پوشک ایزی لایف رو یادت رفت(سخنی از خانم با ادب..) و چیزای دیگه یادم اومد میگم


مهتاب جونتون
ساعت13:21---26 خرداد 1390
وای با خوندن اینا خاطره ی یک سال تحصیلی سوم(اونم چه تحصیلی) مرور شد برام.( دوباره میام چون دارم جواب پیام میدم....
پاسخ:دست مهتاب جونشون درد نکنه.فقط ما نفهمیدیم اون بدبختایی که تو جونشون هستید کی هستن ؟ به ما هم بگو بشناسیم یکم بخندیم ....
پاسخ:ببخشین پاسخ قبلیه مشکل داره باید میگفتم :بدبختایی که تو جونشون هستی(قبلیه رو گفته بودم هستین)


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 25 خرداد 1390برچسب:,ساعت 15:19 توسط دوستان|


آخرين مطالب
» پایان مدرسه
» کوروش
» به بهانه آپدیت
» شهریار
» هـــــــــــــورا
» دوباره سلام
» به نام خدای مهربون
» یه شعر و چندتا حرف کوچولو
» یه شعر از مولانا
» طنز
» بخند
» بچها سلام
» مهربانترین خدا
» الا بذکر الله
» شعر سهراب سپهری به سبک دهه 90-80 (نامردین اگه نظر ندین)
» یادش بخیر!
» امسال هم هر جوری بود تمومید!
» تمومید !
» اولین پست من
» موتور
Design By : Pichak